LOVE
Lest
داخل ماشين نشسته بودم . پشت چراغ قرمز . دخترك فال فروشي را ديدم كه كنار همه ي ماشين ها مي آمد و مي خواست فال بفروشد. كسي از او فال نخريد . دلم براي او سوخت و من او را صدا زدم يك فال خريدم و 5 برابر قيمت يك فال را به او دادم. چراغ سبز شد ، حركت كردم و در يكجاي مناسب توقف كردم و فال را باز كردم تا بخوانم : سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد
نظرات شما عزیزان:
|
About
سلام. به وبلاگ من خوش آمديد. اميدوارم وقتي كه صرف نگاه كردن و خواندن مطالب وبلاگ من ميكنيد جزء بهترين لحضه هاي عمرتان باشد . راستي هرگز نشه فراموش نظر براي وبلاگ. Archivesآبان 1391شهريور 1391 Authors...love...Links
ღ♥ღدخترونهღ♥ღ
تبادل
لینک هوشمند
LinkDump
حمل و ترخیص خرده بار از چین |